نابههنگامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان هنگام، بیگاه، بیجا، بیمناسبت، بیموقع، بیوقت، نابهجا، نامناسب، توصیهنشده زودرس، پیشرس، پیش ازموقع، زود دیررس، باتأخیر، دیر غیرمترقبه، غیرمنتظ
نابهجافرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، بیجا، بیمحل، درجای نامناسب، درجای غلط، بیمورد نابرازنده، ناروا گم، گمگشته بدجا غریب، مجهولالمکان، مجهولالهویه دورافتاده
نشانه گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گرفتن، هدف گرفتن، بهطرف چیزی نشانه گرفتن، رو کردن جهت دادن، جذب کردن هدایت کردن، رهیابی کردن هدف داشتن
تشابهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ابه، مشابهت، شباهت، همانندی، قیاس، قابلیت مقایسه، همبستگی تناسب، تقارن سنخیت، برابری ترادف شبیهسازی، مطابقت اشتراک تجانس، همگنی خطای باصره
نابههنگامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان هنگام، بیگاه، بیجا، بیمناسبت، بیموقع، بیوقت، نابهجا، نامناسب، توصیهنشده زودرس، پیشرس، پیش ازموقع، زود دیررس، باتأخیر، دیر غیرمترقبه، غیرمنتظ
نشانه گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گرفتن، هدف گرفتن، بهطرف چیزی نشانه گرفتن، رو کردن جهت دادن، جذب کردن هدایت کردن، رهیابی کردن هدف داشتن
فالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه نشانه، علامت قرعه، پشک، اتفاق فال حافظ، فال قهوه، تارو آمد، آیند، تبرک، اقبال، اوغور (اوقور)، برکت، میمنت، یُمن، شگون، خوشیمنی، خجستگی، فرخ
هدف داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نشانه گرفتن، درنظر گرفتن، درجهت چیزی حرکت کردن، هدف مشخصی داشتن، تعقیب کردن، کوشیدن، سعی کردن، میل داشتن، نشانه گرفتن
شیء بیجوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، نشانه، سمبول، نماد، قرینه، علامت، اثر، ظاهر، وجه، عوارض جان، روح، فکر، شبح، شعور سایه، فانتوم، روح، خیال، رویا، سراب، خطایباصره باد هوا، بخار، آه