ناتوانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ناتوانی، بیدفاعی، نارسایی، سستی، ضعف عجز، درماندگی ناشیگری، عدم مهارت کبرسن، کهولت، فرتوتی، پیری معلولیت، قطع نخاع، فلج، ناباروری، سترونی آسیب پذیر
ناتوانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ناتوانی، بیدفاعی، نارسایی، سستی، ضعف عجز، درماندگی ناشیگری، عدم مهارت کبرسن، کهولت، فرتوتی، پیری معلولیت، قطع نخاع، فلج، ناباروری، سترونی آسیب پذیر
ناشایستگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه یستگی، عدم مناسبت، نابرازندگی عدم مصلحت بیلیاقتی، بیکفایتی، عدم صلاحیت، ناشیگری، عدم مهارت، ناتوانی، عجز بدزمانی، بیموقعی، نابههنگامی
آنرمال بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ل بودن، گمراهی، ضلالت، انحراف غیرطبیعی بودن، ناهنجاری عقیم بودن، ناتوانی پریشانی خیال رفتار غیرطبیعی، دگرآزاری، دیگرآزاری، سادیسم، خودآزاری، مازوخیسم
ضعففرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ضعف، سستی، نااستواری، ازکارافتادگی، ناتوانی زبونی، خواری شکنندگی لطافت، نازکی، نرمی بیثباتی، تغییرپذیری ضعف پیری، کهولت، پیری ضعف جسمانی، بیحالی،
ضعف جسمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ناخوشی▼، بیحالی، بیبنیگی، ناتندرستی، سستی، ناتوانی بدنی، حالنداری، کسالت، ابتلا، ناسلامت، ناسلامتی، ناسالمی، علیلی، درد، دردمندی، رنجوری، ح