نسبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، مطلق نبودن، نسبیبودن، همبستگی قابلیت مقایسه، تشبیه، تشابه تطبیق، مقایسه نزدیکی علیت موقعیت نسبی، مرتبه، درجه موقعیت درصف، چندم بودن، توالی یکسانی
نسبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نسبی، غیرمطلق، وابسته، مربوط همبسته متوالی خویشاوند قابل قیاس، شبیه منطبق، مقایسه‌شده نزدیک مطابق، موازی معادل، متقارن
نسبتاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه اً، تاحدودی، درچارچوبِ، در مقایسه، به‌نسبت، بااین دیدگاه، بالنسبه، مع‌الوصف، بااین‌همه
نسخه‌برداری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه برداری کردن، ازرو کشیدن، نقل کردن، تکرار کردن تولید مثل کردن
نسخهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نسخه، کپی، فتوکپی، رونوشت▼ تقلید (نسخه‌برداری) تشابه نقاشی مجسمه‌سازی انعکاس نسخۀ بد (بدل)، تجسم غیرواقعی
نسبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، مطلق نبودن، نسبیبودن، همبستگی قابلیت مقایسه، تشبیه، تشابه تطبیق، مقایسه نزدیکی علیت موقعیت نسبی، مرتبه، درجه موقعیت درصف، چندم بودن، توالی یکسانی
نسبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نسبی، غیرمطلق، وابسته، مربوط همبسته متوالی خویشاوند قابل قیاس، شبیه منطبق، مقایسه‌شده نزدیک مطابق، موازی معادل، متقارن
نسخهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نسخه، کپی، فتوکپی، رونوشت▼ تقلید (نسخه‌برداری) تشابه نقاشی مجسمه‌سازی انعکاس نسخۀ بد (بدل)، تجسم غیرواقعی
نسبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد کسر، تناسب، بخش تصاعد، تصاعد عددی (هندسی، هارمونیک) نسبت مثلثاتی، سینوس، تانژانت، سکانت کوسینوس، کوتانژانت، کوسکانت عدد پی درصد، پورسانت، پورسانتاژ
نسبت دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت نسبت دادن، حمل کردن بر، اِسناددادن، منسوب کردن عطف کردن، ردیابیکردن ناشی دانستن، توجیه کردن