بیچارهبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یچارهبودن، انتخاب (کردن) نتوانستن، اختیار نداشتن، مأمور بودن، ناگزیر (مجبور) بودن، مجبور شدن واگذار کردن، تسلیم شدن، گذشتن
مؤنثفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی م] مؤنث، ماده های تأنیث، مادگی، زنانگی، جنس لطیف نامحرم نسا، نسوان، زن▼