نزولیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت نزولی، کاهنده، سقوطکننده، اُفتان، اُفتکننده غریق غرقه، نازل، افتاده، ساقط، کاسته درحال فرود
ناوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت تی، سفینه، جهاز، قایق، لنج، قایق بادبانی، قایق بادی، کشتی بخار، هاورکرافت، ناو هواپیمابر، کشتیجنگی زیردریایی، سکوی دریایی قایق نجات، بادبان، پارو نا
نزولیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت نزولی، کاهنده، سقوطکننده، اُفتان، اُفتکننده غریق غرقه، نازل، افتاده، ساقط، کاسته درحال فرود
سقوطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، نزول، فرود، نشیب، غرق، افتادگی، اُفت، تنزل، کاهش افتتحصیلی انحطاط، زوال چیز سقوطکننده، چیز پایینآینده، بهمن، آبشار، باران، چترباز، [◄ هوانورد 27
کاهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت اهنده، کمشونده، نزولی، افتکننده، نقصانیابنده، فرسایشی کمارزش، مستهلک، تقلیلیافته، کاسته، پایین کمارزیابیشده کمبهادهنده، پایینآورنده مخففه
کاهشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت کاهش، نقصان، تنزل، کمشدن، پسرفت ترتیب نزولی، سری اُفت، فساد، غوطه، سقوط کاهش ارزش، استهلاک، فرسایش، افول، زوال ضعف، فقر رقم کاهنده اتلاف تحدید جریمه
ورودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ورود، ظهور، آمدن، تشریففرمایی، نزولِ اجلال دخول، فرود، ملاقات وصال، حصول، اختتام، نیل، رسیدن، انجام، اتمام، موفقیت تشریف، مَقدَم، قدوم تقرب، حلول،