ستیزهجوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) جویی، نزاعطلبی، فتنهجویی، سَر دعوا داشتن
ادبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دب، نزاکت، اتیکت، اخلاق، اصالت، پرورش بهادری، شوالیهگری، احترام ملاحظه، فروتنی تربیت، تعارف، حسن سلوک، رفتار نیک، تشریفات معاشرتی بودن،
بیادب بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دب بودن، نزاکت نداشتن، اسائۀادب کردن، خام بودن، بدرفتاریکردن، دفع کردن، احترام نگذاشتن، تشر زدن، ترشرو بودن
دعوا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) وا کردن، آویختن، نزاع کردن، اختلاف داشتن، مخالفت کردن، برخورد کردن، سوءتفاهم داشتن دعوا داشتن، اصطکاک پیدا کردن
پیادهنظامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) نظام، نیروی زمینی، نزاجا، هنگ پیاده سرنیزهداران هوانیروز