گرمکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ه، کالریبخش، نیروزا، آتشزا، گرمازا، محرق، سوزاننده گازوییلی، نفتی، ذغالی، هیزمسوز، الکلی، خورشیدی سوزشآور [آتشافروز، آتشمزاج ◄ عصبانی، خان
شستشوی موفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی وی مو، شامپو، آبکشی مواد آرایش مو: شامپو، نرمکننده، رنگ مو، حنا، اسپری، بریانتین، سدر، کتیرا، ژل
بامدارافرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام دارا، آسانگیر، ملایم، نرمشکننده، نجیب، مؤدب، پرتحمل، تهییجناپذیر آزاداندیش، آزادفکر، روشن، باز، دمکرات، لیبرال، آزاد، روشنفکر
نامصممفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام صمم، دودل، بیعزم، مردد، متزلزل، متردد، مذبذب، شکاک سرگردان، سرگشته بیزار، ترسو، هولکرده، بیتفاوت، غیرقابلاتکا، نرمشکننده، فرصتطلب
غافلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ، بیاحتياط، بیفكر، بیدقت، بیتوجه، بیاعتنا، حواسپرت، سرگرم، سبکسر لاابالی، بىمبالات، بىقيد، لاقید، وظیفهنشناس ندانمکار، فر