ناتوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ان، کم زور، بی زور، بیبنیه، بیرمق، افتاده، ناکار، بیجان، ساقط درمانده، عاجز، افلیج، زمینگیر، پا[ی]شکسته، مفلوک، بسته، ببو، اخته، مخنث بیاختیار ب
ناتوان بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت توان بودن، عقیم بودن، نا نداشتن، عاجز بودن، بخار[ی] ازکسی بلند نشدن، بازماندن ازامری، ماندن ناتوان شدن، بیرمق شدن، سست شدن، ازنا افتادن، دل کسی ازن
پیوندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت پیوند، وسیلۀ اتصال، محیطِاتصال، مادۀ اتصال طناب▼، قلاویز▼، گره، رباط▼، قفل▼، یوغ▼، کمربند▼، افسار، کمند▼، چسب▼ زنجیر، رابطه لولا، اتحاد ملاط، سیمان
سریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم سله، زنجیره، آرایه، تدریج، درجه تصاعد، تصاعدهندسی، تصاعد حسابی ردیف▲، رشته، دوره، شمارش، شمارش معکوس ریشه، اشتقاق شجره، مادر، دودمان ◄خانواده جداسازی
ساختمان بلندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد لند، مناره، ستون، برج، ارک (ارگ)، قلعه، بارو، آتشگاه اهرام، برج ایفل، آسمانخراش آنتن، دکل، ابرقارچی چیز بلند: نردبان، نیزه، خدنگ، کوه▲
قلّهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد أس، سَر▼، اوج، قطب، بالا، فوق، تاج، افسر، نوک، بالابالاها (بالابالا)، تارک ظُهر، نقطۀ اوج، رأس درخت، رأس موج، اوجمنحنی، نقطۀ عطف، بلندی برج، بارو، ا
صعودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت د، اوج، فراز، اوجگیری، رفعت، عروج، معراج، بالا رفتن اعتلا ارتقا، بالا بردن، ترفیع افزایش پرش سربالایی، فراز، شیب، قلّه، رأس کوهنوردی وسیلۀ صعود: پل