نذرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب نی، پیشکش، صدقه، بلاگردان، خیرات، خیراتومبرات، دهش مراسم مذهبی ذبح، قربانی، قتل ذینفع نبودن، ایثار اطعام، شله زرد
قربانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی نذر، وقف، زهد، فداکاری، ذینفع نبودن (ایثار) اهدای خون، اهدای عضو نثار، فدا، قربان
مالک کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی لک کردن صلح کردن، بخشیدن، دادن سهم دادن، تخصیص دادن، واگذار کردن، بهارث گذاشتن جهیز دادن وقف کردن، نذر کردن برکت دادن متولی (نایب) کردن، گم
کفارهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ره، مکافات رفع اختلاف، برقراری صلح قربانی، فدیه، نذر، استغفار، پرستش سپر بلا، وجهالمصالحه، جایگزینی، جابهجایی
کفاره دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ادن، نماز خواندن، روزهگرفتن، نذری دادن، قربانی کردن، مجازات شدن حلالیت طلبیدن، آمرزش خواستن▲ استخوان سبک کردن، توبه کردن اعتراف کردن، اقرارکردن
مربوط بهنمازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب بهنماز، عبادی، مقدس، خواستار نذری، قربانی، خیراتی، عَرضه شده