نجاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، رستگاری، رهایی، خلاصی، خلاص، فراغ، آزادی، استخلاص، حلالیت رهاسازی، استخراج وضع حمل، تحویل، زایمان تسلیم، وارستگی، رهاییازتعلقات دنیوی، مردا
نجاتیافتنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] نجاتیافتنی، رهاییدنی، رَستنی نجاتیافته، رستگار، بهشتی، مفلح، آزاد، وارسته، رهایییافته فاتح، کامیاب، موفق مرخص، خلاص
نجات دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نجات دادن، خلاص کردن، رهاساختن، رهانیدن، آزاد کردن بهکمکآمدن، درآوردن
نجات یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فتن، خلاص شدن، رهاشدن، رَستن، آزادشدن، گریختن رستگارشدن، رستگاری یافتن
مدفوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] مدفوع، فضله، نجاست اجابت مزاج (معده)، ترشح، احتلام، صدور، تعرق، تراوش، سرفه خلط ◄ ترشحات▼ استول، گه، سنده، پهن، پشگل
ناپاکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اکی، کثافت، چرک▼، نجاست، آلودگی، آلایش، فساد، عفونت پلیدی، شر بیعفتی ادبار، نادرستی آشغال، لجن، گنداب▼
نجاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، رستگاری، رهایی، خلاصی، خلاص، فراغ، آزادی، استخلاص، حلالیت رهاسازی، استخراج وضع حمل، تحویل، زایمان تسلیم، وارستگی، رهاییازتعلقات دنیوی، مردا
نجاتیافتنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] نجاتیافتنی، رهاییدنی، رَستنی نجاتیافته، رستگار، بهشتی، مفلح، آزاد، وارسته، رهایییافته فاتح، کامیاب، موفق مرخص، خلاص
نجات دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نجات دادن، خلاص کردن، رهاساختن، رهانیدن، آزاد کردن بهکمکآمدن، درآوردن