نتیجهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد نتیجۀ عددی، جواب، حاصلضرب، معادله جمع، مجموع، حاصلجمع، جمع کل، کل مانده، مابهالتفاوت، باقیمانده صورتحساب، حساب، چوب خط، جمع اندازۀ حرکت
نتیجه ندادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ندادن، عاقبت نداشتن، آخروعاقبت نداشتن، فرجام نداشتن، بهمقصد نرسیدن نافرجام ماندن، عقیم ماندن، بههدف نرسیدن (نخوردن)، نقش برآب شدن، بیهوده بود
صفت عمل یا نتیجۀ کار دروضعیتفقدان انتخاب: غیرارادی 596فرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ت عمل یا نتیجۀ کار دروضعیتفقدان انتخاب: غیرارادی لازم، ضروری، جبری فاقد امکانات، فاقد گزینه، ناخواسته علیالسویه، معادل غیرمشخص، غیرقطع
محصولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ریده، ساخته، ساختۀ دست بشر، آفرینه، آفرینش، اثر، بار، میوه، ثمره، برآورده، نتیجه، ماحصل، فرآورده محصول نهایی، محصولجانبی (فرعی) صنایع دستی، کار دستی
اختتامیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ختتامی، نهایی، پایانی، تکمیلکننده، اختتامیه، تمام منتهی، انجامیده، انجامشده، منجرشده، رسیده، کامل مختومه، ختمشده، انجامین، منقضی، سپری، بها
انجام دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ن، جامۀ عمل پوشاندن، عملی ساختن، عملی کردن، تمام کردن، بههم آوردن، بهپایان رساندن، بهانجامرساندن، بهاتمام رساندن، فیصله بخشیدن، آرزویِ کسی
موفق بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل بودن، نتیجه دادن، نتیجهنشان دادن گرفتن معجزه کردن، بار آوردن
پیامدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم نباله، ادامه، نتیجه، آخروعاقبت، عاقبت، واکنش، محصول جانبی، عوارض، عواقب، پسآمد، بازتاب، معلول خاتمۀ بحث، پایان میراث، ملک عمل، اثر، تالی، عملکرد، ان