نامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ک، نامخانوادگی، شهرت، نام فامیل، هویت، اسم و شهرت، اسم کامل، نام (اسم) مستعار، نومدوپلوم، کنیه، لقب، عنوان، نامونشان،
نامحدودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد نامحدود، بینهایت، پایانناپذیر، تمامنشدنی نامتناهی، لایتناهی بیآغاز، بیابتدا بیانجام، بیآخر، بیانتها، بیپایان، بیکران، بیکرانه، بیحد، بیح
نامرادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه رادی، ناکامی، برآوردهنشدن آرزوها، دلسردی، یأس، دلشکستگی، تأسف، نومیدی خبر بد، شوک عدم موفقیت، فلاکت، خفت، درماندگی آرزوی دورودراز
نامتعارففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ارف، کنارگذاشتهشده[عرف]، دور ازعرفوعادت، غریب، نامتداول، نامرسوم، نارایج، مهجور، نامرعی، گذشته موقوف، حرام آب نکشیده
نامردیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات گری، شیادی، نارو، گول زدن، حقه، مکر، حیله، نیرنگ، فریب، قانونشکنی ناجوانمردی بیحمیتی، بیغیرتی
نامجرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مسئول، بیگناه▲، مبرا، بری، بری از ظن، بهانهدار، قابل بخشش، بخشودنی، محکومله
نامحدودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد نامحدود، بینهایت، پایانناپذیر، تمامنشدنی نامتناهی، لایتناهی بیآغاز، بیابتدا بیانجام، بیآخر، بیانتها، بیپایان، بیکران، بیکرانه، بیحد، بیح
نامتعارففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ارف، کنارگذاشتهشده[عرف]، دور ازعرفوعادت، غریب، نامتداول، نامرسوم، نارایج، مهجور، نامرعی، گذشته موقوف، حرام آب نکشیده
جویای نام بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی نام بودن، جاه طلب بودن، دنبالمقام بودن، مغرور بودن فخر فروختن
تجهیز نشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نامجهز، زپرتی، آماده نشده، مبلمان نشده، خلوت، لختوپتی، کمپوشیده، پرپرو، خالی، لخت دستتنها، دستخالی، نامسلح، بدون آمادگیقبلی، صفرکیلومتر،