نامه نوشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] نامه نوشتن، مکاتبه کردن، نامهنگاریکردن
نویسندۀ نامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نامه، نامهنویس، نگارنده، مؤلف، طرف مکاتبه، دوست مکاتبهای، رقعهنویس ستوننویس، خبرنگار، مخبر
شیونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی به، زاری، تضرع، سوگواری، نماز وحشت، الفاتحه (فاتحه) گریه، مویه، ناله، ضجه، هقهق، هلهله، ناله و فریاد، فغان و شیون بلند، غیه اشک، سرشک، خونا
فریاد انسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی داد، جار، نعره، جیغ، هوار، غوغا، جنجال، هلهله، آوا، فغان، غریو، خروش، نفیر، دادوفریاد، بانگ، پرخاش، نهیب ریسه، شادمانی، شاباش هقهق، گریه، زاری،
نجوا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نجوا کردن، نالیدن، ناله کردن، آه (ناله) کشیدن خفه کردن، خفه کردن ارتعاش جریان داشتن، وزیدن
صدای کوتاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی کوتاه، صدای کم، صدایآهسته، نجوا، زمزمه، پچپچ، ناله، خفهکردن ارتعاش آه، باد، دم سرد، نفس سرد، نفس، دودِ جگر، دود دل، آهِ مظلوم، تیر تظلم، آخ
صدای نرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صدای ملایم، هیس، صفیر، صدای مکیدن، جزجز کردن، جلزوولز، زمزمه، ناله، ویز، وز، وزوز، پتپت، غلغل، غانوغون صدای وزش نسیم