ناسخفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام خ، ناقض، شکننده، لغوکننده، جایگزینشونده، باطلکننده، کنارگذارنده، نقضکننده عزلکننده فسخکننده، بههمزننده
منکِرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ارکننده، نافی، ناقض، نقضکننده، سلبی، منافی، تکذیبکننده، اعتراضآمیز