نصف کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ردن، دونصف کردن، دونیمکردن، به طورمساوی تقسیم کردن، بخش کردن، شقه کردن، ازوسط نصف کردن، تقسیم کردن، سهم بهاندازه دادن، برابر برداشتن بریدن جدا شدن،
ناوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت تی، سفینه، جهاز، قایق، لنج، قایق بادبانی، قایق بادی، کشتی بخار، هاورکرافت، ناو هواپیمابر، کشتیجنگی زیردریایی، سکوی دریایی قایق نجات، بادبان، پارو نا
نانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گندم، لواش، سنگک، تافتون، بربری، جو نان قندی، شیرمال، کماج باگت، پیتا، لوف، گرد، همبرگری، بریده، نان تُست، اسلایس نانسبوسدار، نان جو، رژیمی بولکی،
نامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ک، نامخانوادگی، شهرت، نام فامیل، هویت، اسم و شهرت، اسم کامل، نام (اسم) مستعار، نومدوپلوم، کنیه، لقب، عنوان، نامونشان،
جویای نام بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی نام بودن، جاه طلب بودن، دنبالمقام بودن، مغرور بودن فخر فروختن
مجللفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی شکوهمند، آنچنانی، اشرافی، افسانهای، تجملی، لوکس، تجملاتی، پررونق، پُرتخمه، ناب، عالی
وسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم م] وسط، میان بحبوحه، اواسط میانگین میانِ چرخ، توپیِ چرخ مغز، ناف، مرکز نیمهشب، نیمروز، ظهر، اوج، نیمۀراه، نقطۀ وسط، نصفۀ راه، میانۀ راه ◄ راهِ میانه
زایمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، فارغ شدن، راحت شدن، ناف بریدن، ناف افتادن سزارین، طبیعی بیماریهای دوران بارداری و بعد از زایمان:اکلامسی، پراکلامسی بچهخوره (بچهخوار) سقط جنین، ک
ماماییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت مایی ماما، مامای روستا، قابله نافبری، ناف بریدن، نافبری کردن، نافبند
مرکزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد قل، محور، قطب، کانون، وسط، قلب، هسته، ناف، کمر، جزء اساسی سانتر نقطۀ پرگار