لاف زدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دن، بالیدن، رجز خواندن، نازیدن، منم کردن، آماس کردن، الدرم[و]بلدرم کردن، ال کردن و بل کردن (اله کردن وبله کردن)، کرکری خواندن، یللی خواندن ف
مغرور بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مغرور بودن، افتخار کردن، بهخودمتکی بودن، سرافراز راه رفتن ادعایششدن، افاده فروختن (آمدن)، افاده کردن، ادعا داشتن، نازیدن، بالیدن، باد بروتد
نجوا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نجوا کردن، نالیدن، ناله کردن، آه (ناله) کشیدن خفه کردن، خفه کردن ارتعاش جریان داشتن، وزیدن
نامگذاری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه امگذاری کردن، نامیدن، نام نهادن، نام گذاشتن، صدا کردن، نافبری کردن
ناراضیبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ن، خرده گرفتن، انتقادکردن، عیب جویی کردن، ناگوار آمدن ِچیزی (کاری) برای (به) کسی، نالیدن، ازکسی (چیزی) نالیدن، ناله کردن، ناله سرکردن، شکایت