نازکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت لطیف، ملایم، مثلبرگ گل لاغر، استخوانی، اسکلت، لاغراندام، کمعضله، باریک، پوست پیازی پوشالی، پفکی نفوذپذیر
ابزارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی آلت، وسیله، افزار، مایه، اندام، آلات، ادوات، ادات، لوازم، سلاح وسیلۀ مکانیکی، وسیلۀبرقی، اهرم، هندل، ماشین▼ برده، خادم، عروسک، مهره، روبات، آ
پافشاری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ن، پشتکارنشان دادن، استقامت بهخرج دادن، ادامه دادن، مأیوس نشدن، آیه ازآسمان نازل شدن، ولکن معاملهنبودن، ایستادن، اصرار کردن، امید داشت
باریکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اریک، لاغر، ظریف، باریکاندام، نازکاندام، نازک نیقلیان، نحیف، نزار، اسکلت، استخوانی، مدادی، تکیده، ضعیف باریکترازمو لطیف، نازکبدن آب لمبو، لِه ت
کمعمقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد معمق، سطحی، نازک، باریک، تَخت، صاف بیاهمیت تراشیده، برجسته، برآمده