میوهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت َر، ثمر، بار، سردرختی، گیاه میوۀ کال، نارس، چغاله، نرسیده، سبزدانه، بیدانه، گوجهسبز، چغالهبادام کنسرو میوه توت، شاهتوت هلو، شلیل، به، آلو، آلوزر
میوه دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت بهبار نشستن، میوهدارشدن، شکوفا شدن، بار داشتن، بار گرفتن، بهبار آمدن، محصول دادن، بار دادن زادوولد جانوری: تخمریزی کردن، تخم گذاشتن، ~ کردن زادو
میوه دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت بهبار نشستن، میوهدارشدن، شکوفا شدن، بار داشتن، بار گرفتن، بهبار آمدن، محصول دادن، بار دادن زادوولد جانوری: تخمریزی کردن، تخم گذاشتن، ~ کردن زادو
گیاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اسامی انواع گیاهان:درخت▲، میوه، سبزیجات، سبزی خوردن پیچک، امینالدوله (پیچ امینالدوله)، مو، تاک هندوانه، خربزه خار، کاکتوس خزه، سرخس قارچ علف ه
محصولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ریده، ساخته، ساختۀ دست بشر، آفرینه، آفرینش، اثر، بار، میوه، ثمره، برآورده، نتیجه، ماحصل، فرآورده محصول نهایی، محصولجانبی (فرعی) صنایع دستی، کار دستی
باغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ستان، گلستان، پارک، پارک جنگلی، جنگل جالیز، پالیز، باغ میوه، باغچه، باغ معلق، تاکستان، موستان، باغستان، باغات، نارستان، انارستان، حدیقه، خلد، به
افزایش یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ایش یافتن، افزونی یافتن(گرفتن)، ترقی کردن، رشد کردن، زیاد شدن، بالا آمدن، بالا رفتن، بهمال اضافه شدن بچه کردن، تکثیر شدن، میوه دادن، زادوولد کردن ا