متنفرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، مشمئز، منزجر، بری، بیزار، دلزده، سیر، ملول، بیمیل، انتقامجو
نفرت داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی رت داشتن، متنفر بودن، بیزاربودن، بد دانستن، بری شدن، بدش آمدن، میل نداشتن کینه ورزیدن، خوار شمردن، نفرین کردن
کینهتوزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی توز، کینهای، متنفر▼، دشمن، ظالم، رنجیده، انتقامجو، ناکام، ضد بشر
یابندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ه، کشفکننده، کاشف، مکتشف مخترع، باستانشناس کارآگاه، بازپرس، جاسوس جوینده، آزمایشکننده جهانگرد ماهوارۀ جاسوسی، کاوشگرمریخ سونار، رادار، س
برخوردارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی دارا، مالک، صاحب، متنفع، ذینفع، متصرف، دارنده صاحب حق، محق، سزاوار بهرهمند، متمتع، مستفیض، فیضبرنده، مستفید، فایدهگیرنده، استفادهکننده [