مؤیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ید، تأییدکننده، راضی، متشکر، قدردان، انتخابکننده، ترجیحدهنده مساعد، تحسینآمیز، ستایشبار، ستاینده▲، تمجیدکننده افتخاری
موافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال فق، مجاب، قانع، متقاعد، همراه، هوادار، مؤید، متفق یکزبان، یکسخن، همزبان، همعقیده، همرأی، متفقالرأی، متفقالقول، همدل، همداستان، همسا
مصوبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ده، قطعی، پذیرفته، مجاز، تنفیذشده، مؤید، مرضیالطرفین، مصدق، مصوبه، مثبت
انتخابکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام نتخابکننده، تصمیمگیرنده، رأیدهنده، تمیزدهنده، تأییدکننده، مؤید مختار
انگیزندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یزنده، مشوق، محرک▼، جالب، جالب توجه، هوسانگیز، مطلوب، دوستداشتنی وسوسهانگیز، اغواکننده، عشوهگر، عاشقکش، دلربا، فریبنده، شیطانی معتا
پذیرافرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت پذیرا، پذیرنده، مکنده، هضمکننده، جاذب آماده، مستعد، متقبل، قبولکننده، موافق، مؤید، معترف راغب اجازهدهنده، موافق (راضی) ستاینده حمایتآمیز قابل دس