شبحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب روح، مومیایی خیال، فانتوم، بختک، اشباح، وهم، پرهیب، خطای باصره، حس ششم
حفظفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ظ، جلوگیری ازفساد، نگهداری، نگاهداری، دوام، پایندگی، ثبات خشکاندن، تاکسیدرمی، مومیایی کردن، خشک کردن، قوطی کردن، کنسرو کردن تعمیرونگهداری، حف
حفظشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فظشده، تازه، دستنخورده، بکر، سالم، گوارا یخزده، ترشی، دودی، نمکسود، شور، مومیایی، کنسروشده، فریزشده مضبوط، محفوظ، تمام عیار، کامل
حفظ کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] حفظ کردن، سالم نگهداشتن، نگهداشتن ترشی گذاشتن، دود دادن، دودیکردن، نمک زدن، نمکسود کردن، مومیایی کردن، خشکاندن، اخته کردن
روغنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اتی، روغنزیتون (کنجد، آفتابگردان، بادام زمینی، سویا، ...)، روغن حیوانی، کرمانشاهی، روغنجامد (اشباع نشده، ...)، چربی▼ روغن [کبد] ماهی دانهها