موافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال فق، مجاب، قانع، متقاعد، همراه، هوادار، مؤید، متفق یک‌زبان، یک‌سخن، همزبان، هم‌عقیده، هم‌‌رأی، متفق‌الرأی، متفق‌القول، همدل، هم‌داستان، همسا
موافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص موافق، راضی، تأییدکننده، سازگار، اجازه‌دهنده آمادۀ انجام، راغب، فروتن متقاعد، مجاب سیر، خرسند، راضی دارای نظر موافق، موافق
نویسندۀ نامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نامه، نامه‌نویس، نگارنده، مؤلف، طرف مکاتبه، دوست مکاتبه‌ای، رقعه‌نویس ستون‌نویس، خبرنگار، مخبر
راویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نقال، قصه‌گو، افسانه‌گو، داستان‌گوی داستان‌سرای، رمان‌نویس، نگارنده، مؤلف، نویسنده افسانه‌نویس، افسانه‌پرداز (افسانه‌س
مختصات دکارتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود کارتی، گرید، محور مختصات، محور اکس، محور ایگرگ، بردار، مؤلفه هندسۀ جبری (دیفرانسیل، نیوتنی)
ادیبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اهل کتاب، اهل ادب، اهل قلم سردبیر، ادیتور، ویراستار، مصحح، غلط‌گیر، نمونه‌خوان ◄ ویرایش کتاب‌شناس، کتاب‌دوست، کتابخوان
نویسندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ورنده، مصنف، رمان‌نویس، داستان‌سرا[ی]، داستان‌نویس، داستان‌پرداز، اصحاب قلم، ادیب▲، سناریونویس، فیلمنامه‌نویس، نمایشنا