موفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل و، گیس، زلف، جعد، طره رنگ و صفات مو: مشکی، پرکلاغی، خرمایی، طلایی، بلوند، روشن، بور، سفید، شرابی، مشکرده، هایلایت ریش، محاسن، تهریش، ریش بزی، ریش پ
موشکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ک، بینقارهای، کروز، هدایتشونده، فضاپیما، ایستگاه فضایی، سفینۀ فضایی، میر، شاتل، قمر مصنوعی، ماهواره، اسپوتنیک، کاوشگر، بشقاب پرنده، یوفو
آرایش موفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مو، سلمانی، پیرایش، اصلاح براشینگ، کوپ کردن، کوپ، رنگ، مش، حالت دادن، دکلوره اسپری، تافت، ژل چتری، مصری، کلیوپاترایی، آلمانی، دم اسبی، دم مو
شستشوی موفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی وی مو، شامپو، آبکشی مواد آرایش مو: شامپو، نرمکننده، رنگ مو، حنا، اسپری، بریانتین، سدر، کتیرا، ژل
مرگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ومیر، درگذشت، موت، شهادت، احتضار، اجل، فوت، وفات، رحلت، ارتحال، ممات، سقط فنا، مردگی، نابودی، تلف، نیستی، عدم فانی بودن، زودگذری خودکشی، کُشتن،
بیمارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بستری، مریض، مبتلا، دچار، مبتلا بهمرض مشخص▼ عاجز، علاج ناپذیر، درحال موت، مردنی مجروح، زخمی، شوکه، مصدوم، مضروب، آسیبدیده رنجور، دردمند، نا
زهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رنگ، شوکران، هلاهل، مرگ موش، سالمونلا، توکسین، عفونت بمب شیمیایی، گاز خردل مواد علفکش، آفتکُش رز، حمه چیز سمی، غذای سمی، گیاه سمی▼ آرسنیک،
شوریدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام شورش کردن، یاغیشدن، طغیان کردن، برانداختن، جدایی انداختن فتنه کردن، فتنه افکندن، فتنه انگیختن موش دواندن
کامپیوتر شخصیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد یوتر شخصی، رایانۀ خانگی، پیسی برنامۀ کاربردی، پکیج، بستۀ نرمافزاری، اتوکد، استودیو (نرمافزار گرافیکی)، واژهنگار، غلطیاب، جدول گسترده، پیامنگار،