چیز ضعیففرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ف، حیوان ضعیف، مور، مورچه، گنجشک، تولهسگ چیز نازک(باریک) ◄ باریکی، کاغذ (بهضخامت کاغذ)، ورق، پوست پیاز چیز شکننده ◄ شکنندگی
تعددفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد بسیاری، بسامد، کثرت، افزونی، فزونی، انبوهی، بیشماری، فراوانی، وفور چندگونگی، چندگانگی، چندتایی، چندبرابری مثل مور و ملخ، انبوه مردم ازدحام، جمعیت، تر