موافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال فق، مجاب، قانع، متقاعد، همراه، هوادار، مؤید، متفق یکزبان، یکسخن، همزبان، همعقیده، همرأی، متفقالرأی، متفقالقول، همدل، همداستان، همسا
مخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال خالف، معترض، خردهگیر، عیبجو، ناراضی، نگران ستیزهجو فرقهای، جداییانداز گلهمند، بیزار، منکِر شکاک، مشکوک فرصتطلب مخالفخوان، امتناعکنن
مخالفت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ن، اختلافداشتن، نظرمخالف ابراز کردن، نظر مخالف داشتن، ابراز مخالفت کردن، مخالف بودن، اختلاف عقیدهداشتن، اختلاف نظر داشتن، وتو کردن، ردّ کر
موافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص موافق، راضی، تأییدکننده، سازگار، اجازهدهنده آمادۀ انجام، راغب، فروتن متقاعد، مجاب سیر، خرسند، راضی دارای نظر موافق، موافق
فرد مخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ف، معترض، ناراضی، خردهگیر، جداییطلب، یاغی، فرد انقلابی مخالفین، جناح مخالف، اپوزیسیون، ناراضیان، اقلیت، اکثریت خاموش، ضدین هوو، رقیب اهل
موافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال فق، مجاب، قانع، متقاعد، همراه، هوادار، مؤید، متفق یکزبان، یکسخن، همزبان، همعقیده، همرأی، متفقالرأی، متفقالقول، همدل، همداستان، همسا
مخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال خالف، معترض، خردهگیر، عیبجو، ناراضی، نگران ستیزهجو فرقهای، جداییانداز گلهمند، بیزار، منکِر شکاک، مشکوک فرصتطلب مخالفخوان، امتناعکنن
مخالفت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ن، اختلافداشتن، نظرمخالف ابراز کردن، نظر مخالف داشتن، ابراز مخالفت کردن، مخالف بودن، اختلاف عقیدهداشتن، اختلاف نظر داشتن، وتو کردن، ردّ کر
موافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص موافق، راضی، تأییدکننده، سازگار، اجازهدهنده آمادۀ انجام، راغب، فروتن متقاعد، مجاب سیر، خرسند، راضی دارای نظر موافق، موافق
فرد مخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ف، معترض، ناراضی، خردهگیر، جداییطلب، یاغی، فرد انقلابی مخالفین، جناح مخالف، اپوزیسیون، ناراضیان، اقلیت، اکثریت خاموش، ضدین هوو، رقیب اهل