متمادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] متمادی، بلندمدت، درازمدت سابقهدار، دیرینه، دیرین، قدیمی، کهنه، ریشهدار مادامالعمر، برای تمام عمر فرسایشی، بیامان، کشدار▼ بادوام، پردوام، مقاوم
متمادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] متمادی، بلندمدت، درازمدت سابقهدار، دیرینه، دیرین، قدیمی، کهنه، ریشهدار مادامالعمر، برای تمام عمر فرسایشی، بیامان، کشدار▼ بادوام، پردوام، مقاوم
عزاداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی عزا، ماتم، مرثیه، تعزیت، ترحیم، شبِهفت مجلس ترحیم، مجلس ختم سوگواری، شیون
فراترفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ماورا، دور ازدسترس، خارج از بُرد، فراتراز▼ بیش ازحد طولانی، آزگار، متمادی فزون، بیشازحد، فراوان، وافر، کامل، پُر مازاد، زائد، بازمانده، باقیمانده ع
غمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ندوه، حُزن، محنت، عزاداری، سوگ، ماتم، سوگواری ملال، أسف، تأسف، اندیشه، باردل، ناله، تأثر، تألم، تحسر احساس غربت، غم غربت، غم گذشته خوردن، می