مزیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ت سوق الجیشی، پیشی، امتیاز، حق ویژه، تقدم، آتو، برگ برنده، آس، مزیت نسبی مابهالامتیاز چیز برتر، نورعلینور پوئن، بستانکاری جواز، پروانه، مجوز(اجازه
خودخواهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات هی، خودپسندی، خودپرستی، نارسیسیسم، خودبینی، خودستایی، منیت، تفرعن، عجب، غرور، تکبر ترضیۀ نفس، تسلیم خواهشهای نفسانی، عدم اعتدال، اندیویدوالیسم،
سنگ معدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دن، سنگ آهن، ذغال سنگ، بُکسیت، سایر سنگها کانیها▲، صخره معدنشناسی، سنگهای آذرین (ماگمایی، آتشفشانی): گرانیت، بازالت، ماگما، سنگهای رسوبی: رسوب
مزیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ت سوق الجیشی، پیشی، امتیاز، حق ویژه، تقدم، آتو، برگ برنده، آس، مزیت نسبی مابهالامتیاز چیز برتر، نورعلینور پوئن، بستانکاری جواز، پروانه، مجوز(اجازه
حمایتآمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مایتآمیز، دفاعکننده، اثباتکننده، وکالتی، تخفیفدهنده، کاهنده از گناهان هوادارانه، طرفدارانه، جانبدارانه حمایتکننده، پشتیبان
حمایت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مایت کردن، وکالت کسیرا بهعهدهگرفتن، دفاع از کسیرا بهعهده گرفتن، دفاع کردن، فریاد رسیدن، بهدادخواهی کسیرفتن محق دانستن، حق را بهجانب کسیداد