خوابآورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ر، هیپنوتیک، آرامبخش، مُسکّن، مخدر، سمی تسکیندهنده، مرهمگونه موادمخدر مُنوم
مادۀخوابآورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ور، آرامبخش، آرامشبخش، مُسَکن، مخدر، مواد مخدر، قرص خوابآور، دیازپام، فنوباربیتال، داروی بیهوشی لالایی مُنوّم