مناقشهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) مشاجره، اصطکاک، تنش، جروبحث، نظر مخالف، معارضه، نزاع، منازعه، کشمکش، درگیری، جنگ داخلی، ضدیت بگومگو، یکیبهدو، آژان وآژانکشی،
منتقدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات تقبیح کننده، ایرادگیر، عیبجو، معترض، بهانهجو [ی]، بهانهگیر، ایرادگیر، اشکالتراش، دشمن، فحاش آدم منتقد، سانسورچی، بدگو، آدم گلهگزار تعبیرکنند
منتقدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات تقبیح کننده، ایرادگیر، عیبجو، معترض، بهانهجو [ی]، بهانهگیر، ایرادگیر، اشکالتراش، دشمن، فحاش آدم منتقد، سانسورچی، بدگو، آدم گلهگزار تعبیرکنند
مفسرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن سیر کننده، شارح، منتقد، ناقد، سردبیر، ویراستار مترجم، دیلماج، ترجمان، مترجم چندزبانه مُعبّر، خوابگزار، یوسف، دانیال ◄ پیامبر دوب
فضایل اخلاقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ی، محسنات، مناقب، اخلاقیات، خصایل پسندیده، لیاقت، انسانیت، وارستگی، انصاف، بیطرفی شرف، وجدان
سینماروفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه و، حضار، منتقد، منتقدسینمایی، هوادار سینما
اقدامکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، آغازکننده، اهتمامکننده، پیشنهاددهنده، شرکتکننده (در مزایده یا مناقصه)، نویسنده، مبتکر، آزمایشکننده، جوینده، محقق مصلح، ایدهآلیست، فعال س