منطقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال معقول، عقلایی، عقلانی، مدلل، قیاسی، بههنجار، متعادل، عمیق، وارد، بهجا، قابلقبول، مسموع، موجه، محکمهپسند، تأییدکننده، اثبات کننده استدل
ربطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه بودن، مناسبت، رابطۀ منطقی، منطقی بودن، استدلال، بستگی، استحکام درونی، انسجام منطقی، انسجام زنجیرۀ استدلال، تداوم بحث، مباحثه کاربرد، بهجا بودن مور
معقول بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال معقول بودن، دارای قوۀ استدلالبودن، منطقی بودن، تفکر کردن