سختگیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام سختگیر، دقیق، منضبط، صریح، جدی مشکل‌پسند، انتقادی کله‌شق، بیرحم زاهدانه، ترشرو، ریاضت‌کش
منظمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم منظم، طبق مقررات، مرتب، باقاعده، هماهنگ مقرر، قانونی، بانسق، بانظم منتظم، منضبط، مطیع قانونمند، سیستماتیک، تحتکنترل، مضبوط آراسته، مرتب اتوکرده، چین
مجنونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال مجنون، دیوانه، روانی، بیخود زنجیری، هار خُل، چِل، آغ‌وداغ، کم‌عقل مخبط وسواسی، مالیخولیایی، مردد، نامصمم، دودل عقب‌افتاده، عقب‌مانده، مختل
معزولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام خراجی، منفصل، منفصل‌خدمت، هیچ‌کاره، برکنار، مبطل، معلق، ساقط، تبعیدی، مطرود، محروم، مستثنی مردود تبعیدی، اخراجی، پناهنده ممنوع‌شده، ممن
شرورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اهکار، نابه‌کار، بدذات، خبیث، ملعون، مخبط، تباه، فاسد▼، دارای فساد اخلاقی، ناجنس، ناجور، بدجنس، نادرست، بی‌دین، ناحق، بدخواه، مقصر، شیطانی، متظا