مدالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ، نشان، جایزه▲ نشان افتخار، لژیون دونور سردوشی، جامۀ ویژه مدال المپیک، مدالطلا (نقره، برنز)
مدالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ، نشان، جایزه▲ نشان افتخار، لژیون دونور سردوشی، جامۀ ویژه مدال المپیک، مدالطلا (نقره، برنز)
نشانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه َج، مدال، نشانسلطنت، نشان ریاست، نشان رتبه
یادبودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ، یادداشت، تجلیل، نگهداشت، نگاهداشت سوقات، سوقاتی ◄هدیه آثار، بازمانده، مدال، یادگار، بنای یادبود نُت، یادداشت، تذکاریه، نوشته یادگاری، گرا
افتخاراتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی رات، افتخار، سربلندی، فخر حلقۀگل، تاج پیروزی، جایزه، نشان، مدال، پاداش، تحسین بنای یادبود، مجسمه، حرم، معبد، یادبود