غیرقابلتقلیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه تقلیدنشده، بیهمتا، بینظیر، بیمانند، تک، یگانه، یکتا، منحصر، منحصر بهفرد، بیمثل، بیمثال، بیعدیل
یگانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ] یگانه، یکتا، یکه یک، احد واحد، فرید، مفرد، منفرد، یکی، منحصر، انفرادی، یکقطبی، مستقل منحصربه فرد، بیمانند، بیتا، بیهمتا، استثنایی، برجسته، بین
حرامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ، قدغن (غدغن،غدقن)، قاچاقی، تحریمشده، جلوگیریشده، غیر قانونی، تابو، ناگفتنی ناروا، ناشایست، بیجا، ناشایسته، منکر، نامشروع، خلاف شر
صاحببودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ل] صاحببودن، داشتن چنگ زدن، نگه داشتن، نگهداری کردن برخوردار بودن، لذت بردن، متنفع شدن، دراختیار داشتن، تحت اختیار داشتن، استفاده کردن پُز د