بهارث رسیدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت رسیده، موروثی، ارثی، وراثتی، مادرزادی، ژنتیک اجدادی، پدری مندلی
باتلاق (باطلاق)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اق (باطلاق)، مرداب، تالاب، برکه، مانداب، لجنزار، ریگ روان، منجلاب، گِل آبگند، آب ایستاده، آب مرده، آب راکد، آب فاضلآب ◄ گنداب راهآب، دریاچ
آشکار شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ن، روشنشدن، تجلی کردن، متجلی شدن، آفتابی شدن، برملا شدن، برآمدن، پدید آمدن، برخاستن، پیداشدن، ظهور کردن، امتحان پس دادن، روشن و آشکار شدن ما
گندابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی سآب، فاضلاب، سپتیک، لجن، منجلاب، آب ظرفشویی فاضلآب نهر، کانال چاه ◄ حفره