منظور داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن داشتن، مقصود داشتن، ارادهکردن، منظور داشتن، بهکنایه گفتن
حسابداری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ابداری کردن، حساب نگاه داشتن، چرتکه انداختن، دفتر نوشتن، هزینهیابی کردن، وارد دفاتر کردن، ثبت کردن بدهکار کردن، بستانکار کردن، حساب کردن، م
منظور داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن داشتن، مقصود داشتن، ارادهکردن، منظور داشتن، بهکنایه گفتن
معنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن صود، منظور، لُبِ مطلب، متن، فحوا، مفاد، مفهوم، مضمون، پیام، مطلب، محتوا، مدلول، لُبِ کلام، اصل قضیه، مهمترین بخش، ایده، موضوع تدا
روشنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی شن، نورانی، منور، مشعشع، مشتعل، فروزان، افروزنده آفتابگیر، آفتابی، نوردار، نورباران براق، صیقلی، دارای جلا، مثل آینه، اطلسی، متالیک، جلادار، من
رنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی گ، رنگ طبیعی، رنگخالص، منشور، طیف، رنگارنگی، نقاشی عکس رنگی علم کروماتیک