مناسبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، برازندگی، روایی، مربوط بودن، رابطه شایستگی، سزاواری، صلاحیت، کفایت، اصلحیت، مهارت، استعداد اقتضا ◄ مصلحت بهموقع بودن، فرصت بهجا بودن ضرورت، ایج
مناسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه سته، مقتضی، برازنده، مناسب مقام، باب، درخور، اندازه، بایدوشاید شایسته، ذیصلاح، قادر، توانا، لایق، اهل بایسته، مقتضی میزانکردنی، قابل انطباق، قابل
منتخبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه تخب اشعار، گلچین ادبی، جُنگ ادبی، چکیده، مخَلّص، گزیده، خلاصه و چکیده سخن
مناسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه سته، مقتضی، برازنده، مناسب مقام، باب، درخور، اندازه، بایدوشاید شایسته، ذیصلاح، قادر، توانا، لایق، اهل بایسته، مقتضی میزانکردنی، قابل انطباق، قابل
منطَبَقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه َبَق، تطبیقداده تطبیق دادهشده، تنظیمشده، کوکشده دوخته، پروشده مناسب
اکتسابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی کسب، تکاثر، تحصیل درآمد، امرار معاش، ایجاد درآمد، گذران، ارتزاق، انتفاع، بهرهبرداری، تحصیل، بُرد انباشت، تکاثر، استثمار، افزایش سرمایه▼، ثر
درآمدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی َشت، حقوق، مستمری، مقرری، حقوق بازنشستگی، حقالزحمه، دسترنج، پژوهانه، حقالتحقیق، اجرت، مواجب، برداشت، مبلغ پرداختی حق دلالی، کمیسیون، پورسا
افزایشسرمایهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی رمایه، انباشت، نفع، منفعت، استفاده، پسانداز، صرفهجویی انباشت، تکاثر، ثروتاندوزی، سرمایهگذاری، سپردهگذاری، گردآوری (انباشت) استثمار، بهر