عادل بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات داد گستردن، انصافداشتن، منصفانه عمل کردن، باانصاف بودن، به‌یک چشم نگاه کردن، به‌نظر مساوات دیدن، صادق بودن، جانب حق را گرفتن، حق را به‌حق‌دار دا
بیسلیقهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود قه، بی‌تمیز، تمیزندهنده، ندانم‌کار، بی‌اختیار بی‌تجربه مساوات‌طلب، بی‌طرف
صحبت باخودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه م] صحبت باخود، گفتگو باخود مونولوگ رازونیاز، مناجات، پرستش
عادلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات منصف، باانصاف، درست، پرهیزگار دادگر، دادگستر، عدالت‌گستر، معدلت‌پرور، عدالت‌خواه، عدل‌گستر، عدالت‌پرور، مساوات‌خواه صادق، شریف واقع‌بین، حقیقت‌ب
پرستشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ش، سبحان، تحسین، اخلاص، عبودیت، طاعت، عبادت، نیایش، نماز▼، بیعت، احترام، اکرام، تکریم، عشق‌ورزی، تقوا خلسه، ذکر، تسبیح روش نیایش، رازونیاز، مناجات،