سازمان سیاسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ور، مملکت، دولت▲، حکومت، حکومت (ملی)، دربار، ایالت، اردوگاه، بلوک، ائتلاف، محور، جبهه، نهضت، فدراسیون نظام، حاکمیت، رژیم، سیستم کشور، د
حکمرانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ، فرمانروایی، ادارۀ مملکت (کشور)، مملکتداری، سیاست، سیاستگذاری، راهبری، فرماندهی، امارت، امیری، اتوریته، امامت کنترل، تسلط، غلبه، چیر
سرزمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام خطه، مُلک، کشور، ارض، قلمرو، دیار، سامان، وطن، میهن، موطن، مرزوبوم کشور، متصرفات، مملکت ◄ سازمان سیاسی وادی، بیغوله باخترزمین، مشرقزمین، مغربز
افزودنیهای غذاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت های غذایی، روغن، ادویه، چاشنی، ترشی، سس ادویهجات: نمک، فلفل، دارچین، زیره، زردچوبه، هل، لیموعمانی، سماق، ادویه لیته، تُرشی چاشنی، کچاپ، سس سالاد، س
چیز شیرینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ند، کلهقند، نبات، نُقل، عسل، شهد، نبیذ، انگبین، مالت، مربا، مرباجات، مارمالاد، شربت، بستنی، دسر، آبنبات، شکلات، گز، نان قندی، شیرینی خربزه، هن