حزبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ] حزب، پولیتبورو، کمیته جناح، خط، جمعیت، گروه، دسته، تروپ، باند، شاخه، فرقه، تیره حزبسیاسی، چپ، راست، میانهرو، لیبرال، آزادیخو
مسهل . خلط آورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی خلط آور، ملین، روغن کرچک، تنقیه، شیر منیزیوم خلط آور، اکسپکتوران
شخص بدهکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، مقروض، مدیون، وامدار، مرتهن، برداشتکننده، معسر، نکولکننده، ورشکسته وامدار، وامگزار
بدهکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی مقروض، متعهد، مدیون، معسر، بدحساب، محیل، آلوده، مشغولالذمه، مفلس، رهین، مرهون