مسهل . خلط آورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی خلط آور، ملین، روغن کرچک، تنقیه، شیر منیزیوم خلط آور، اکسپکتوران
آرام ماندنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ن، متین بودن، خونسردماندن، احساسات خود را کنترل کردن، فروخوردن، ابرو خمنکردن، برداشتن، تحمل کردن، ساختن، مدارا کردن، صبور بودن▼، تاب آوردن، در
راهپیماییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ی، تظاهرات، میتینگ(متینگ)، همایش، تجمع، گردهمآیی، اجتماع (انتخاباتی)، اعتصاب شورش
تعبیرکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن بیرکننده، بیانکننده، مبین، نشاندهنده، پرمعنا، توضیحی، انتقادی مترادف، معادل، همطراز تحتاللفظی