ملتمسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص تضرع، مستدعی، خاضع، سائل، عاجز، زاریکننده ملتمسانه، عاجزانه، التماسآمیز، لابهکنان
انگیزندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یزنده، مشوق، محرک▼، جالب، جالب توجه، هوسانگیز، مطلوب، دوستداشتنی وسوسهانگیز، اغواکننده، عشوهگر، عاشقکش، دلربا، فریبنده، شیطانی معتا
خواستارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، خواستگار، دوستدار، هوادار، علاقهمند، عاشقپیشه، عشقی، حسود، ملتمس، دله، حریص▼، رند
عابدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب زخوان، مأموم، مقتدی، عامل، عبادتکننده، عبادتپیشه، متعبد، نمازگزار، باتقوا، احترامگذار، ملتمس، زاهد، دیندار
خواهشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص واست، تقاضا، خواسته، خواست، تضرع، التماس▼، استدعا، طلب، مسألت (مسئلت)، تمنا، میل، توقع، ادعا، انتظار درخواست منفی، نهی، اعتراض مطالب
دراختیارگرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ارگرفتن، سود بردن، متوسل (متمسک) شدن، متشبث شدن، وسیله کردن خودرا تحمیل کردن، بهخدمتگرفتن سوار شدن یاری خواستن، پناه بردن