وصلکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، چسباننده، پیونددهنده، رابط، ملتحمه، الحاقی، سیمی، منسجم ریسیده، رشته، الیافدار [اسم:] کلید برق، سوئیچ، منگنه، پانچ، بستهکننده جوشکار
تقبل کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی کردن، متحمل شدن، تقبلپرداخت کردن، سهیم شدن بودجهگذاشتن، خرج داشتن
متحدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت متحد، پیوسته، متصل، ملحق سهیم، تعاونی تضامنی، ثبت شده ائتلافی، متحده، مشترکالمنافع، دستدردست، منسجم مرکب، وصلشده متعلق، متعلقه
گذشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان پایانیافته، سپری، سپریشده، تمامشده، خاتمهیافته، منقضی، بهانتهارسیده، مختومه، ختمشده، پایانی قدیم، قدیمی، دیرین، ماضی، تاریخی اولیه، ابتدایی، ب
محترمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، ارجمند، شریف، باشخصیت، مورد احترام، عزیز، محترمه، مقرب، مکرم، ارزشمند، ارزنده، برانگیزنده بامهابت، باهیبت، بایالوکوپال علیهمالسلام، حسابی مُ