متحدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت متحد، پیوسته، متصل، ملحق سهیم، تعاونی تضامنی، ثبت شده ائتلافی، متحده، مشترکالمنافع، دستدردست، منسجم مرکب، وصلشده متعلق، متعلقه
متحد شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت هم پیوستن، ملحقشدن، یکی شدن، بههم وصل شدن، جوش خوردن، متقارب شدن، بههم رسیدن، جمع شدن، ملاقات کردن، همکاری کردن، عضو شدن خوردن
متحدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت متحد، پیوسته، متصل، ملحق سهیم، تعاونی تضامنی، ثبت شده ائتلافی، متحده، مشترکالمنافع، دستدردست، منسجم مرکب، وصلشده متعلق، متعلقه
کافرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ملحد، نامقدس، عجم، بیدین، جاهل، بتپرست، مرتد، بدعتگذار آدم کافر، محارب باخدا، عضو حزب باد
لامذهبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب بیدین، ملحد، آگنوستیک، دهری، ازخدابیخبر، بیاعتقاد، بیایمان، بیتقوا، شکاک، بیقید، شهوانی، فرصتطلب اشتراکی مذهب شخص لامذهب، منکر خدا، شخص بیایم