مزاحمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دخالتکننده، فضول، مداخلهگر، شخص فضول وبال گردن مردمآزار، اذیتکن دخالت، مداخله، جنگطلبی، مزاحمت، تعدی
ملاحظاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال حظات، قید، شرط، شرایطمحدودکننده، اماواگر، مشخصات، خصوصیات، ویژگی الزامات، نیاز فرضیات، حدس اصلاحات، اصلاحیه، متمم امکان مفاد
ملازمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ملازمین، ملتزمین، پیروان، ملتزم رکاب، آئینهدار بادی گارد، محافظ پادو، غلام بچه، غلام مولا، شاگرد مرید، همراه، مشایع، همراهان، مشایعت ک
مزاحمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دخالتکننده، فضول، مداخلهگر، شخص فضول وبال گردن مردمآزار، اذیتکن دخالت، مداخله، جنگطلبی، مزاحمت، تعدی
ملازمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ملازمین، ملتزمین، پیروان، ملتزم رکاب، آئینهدار بادی گارد، محافظ پادو، غلام بچه، غلام مولا، شاگرد مرید، همراه، مشایع، همراهان، مشایعت ک
تعدی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت دن، مزاحم شدن، اختلالکردن، مغشوش کردن، غارت کردن، بهزور وارد شدن▲