ماقبلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] ماقبل، سابق، نخستین بزرگتر قبلی، پیشتر، مقدمتر، جلوتر، متقدم فوقالذکر، گفتهشده، اخیر، مذکور، یادشده، نامبرده، مزبور، ذکرشده، اخیرالذکر، مقدم [
مبلغ پرداختیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی هها، آبونمان، اشتراک، هزینۀ آب، برق، تلفن، مخابرات، گاز، حقویزیت، حقالزحمه، کرایه، اضافهبار، رشوه، بازخرید خدمت، ماهانه، نفقه اجرت، مزد،
تخفیف دادن [مبلغ]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی فیف دادن [مبلغ]، کم کردن، پایین آوردن قیمت، دامپ کردن، منها کردن، کاستن، ارزان کردن ملاحظه کردن، مدارا کردن
ماقبلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] ماقبل، سابق، نخستین بزرگتر قبلی، پیشتر، مقدمتر، جلوتر، متقدم فوقالذکر، گفتهشده، اخیر، مذکور، یادشده، نامبرده، مزبور، ذکرشده، اخیرالذکر، مقدم [
تخفیف دادن [مبلغ]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی فیف دادن [مبلغ]، کم کردن، پایین آوردن قیمت، دامپ کردن، منها کردن، کاستن، ارزان کردن ملاحظه کردن، مدارا کردن
زمان باستانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ن باستان، ماقبل تاریخ دورۀ ژوراسیک، دورانهای زمینشناسی، زمینشناسی عصر حجر عصر فراعنه، یونان باستان، قرون وسطا دوران مادها، سلسلۀ هخامنشی، اشکانیان
صندلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ت، نیمکت، مبل، سریر، تختِ طاووس، تخت سلطنت، محل جلوس ویلچر، صندلی چرخدار اریکه، اورنگ، گاه منبر، مسند، مقام، عرش کرسی، پشتی، مخدّه جا، جای مبلمان، ک
کمیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت یت، مقدار، اندازه، قدر، مبلغ، جمع کل، جمع تام، کل اندازه، سنجش، اندازهگیری، اوزان، مترولوژی بُعد، ابعاد، طول ضخامت، کلفتی، عرض ارتفاع، بلندی ژرفا،