قاعدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم رمول، اصل، آیین، میزان، معیار، ضابطه، نورم، ارزش، ناموس، دستور، اصول، فریضه مقررات، قانون هامورابی، کُد، کُد ناپلئونی، قانون استاندارد، رویه، روش، شی
مترولوژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود علم اوزان و مقادیر، ابعاد، طول، عرض، ارتفاع، بلندی، عمق، اندازه سیستم متریک، متر، گرم، اهم، وات، ژول، نیوتن، توان، ماکسول واحد حجم،
مستعفیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ت] مستعفی، تسلیم متقاعد، بازنشسته، بازنشست قبلی، پیشین کنارهگرفته
سازگارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، هموار، مساعد، جور، باب دندان، مناسب حال، برازنده، جفتوجور، همساز، موافق، همطراز مناسب، قابل انطباق، پذیرا هماهنگ، همزمان قراردادی مانعةالخلو
مهد (محل نشوونما)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت نشوونما)، زمینۀ رشد، محیط مساعد، محل پرورش، کانون، مرکز، کاشانه، آشیانه گهواره، مبدأ انکوباتور، رحم، جنین، زادوولد زمینه، پسزمینه