مقصدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، منزل، خانه[معنوی] هدف بندر، پناهگاه، اسکله، ترمینال، فرودگاه، پایانه، محل توقف محل ملاقات، محل راندوو (قرار)، مشهد مقصود، قبله، کعبه، مکان مقدس
مقتصدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تصد، صرفهجوییکننده، صرفهجو، حسابگر، خانهدار، ممسک، خسیس کاهشدهندۀ هزینهها، اقتصادی، کممصرف، کارآ بامضایقه
مترولوژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود علم اوزان و مقادیر، ابعاد، طول، عرض، ارتفاع، بلندی، عمق، اندازه سیستم متریک، متر، گرم، اهم، وات، ژول، نیوتن، توان، ماکسول واحد حجم،
خسیسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی یس، بخیل، مقتصد، گدامنش، ناخنخشک، ممسک، دونهمت فرومایه، پست، دنی، رذل، لئیم
گاراژفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام محل توقف یا نگهداریوسایل نقلیه، ترمینال، پایانه، محل توقف، مقصد بندر، بندرگاه، اسکله، بارانداز، لنگرگاه، موجشکن فرودگاه، آشیانۀ هواپیما