مَفصَلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت صال، محل اتصال، پیوند، بند، زانو، لولا، درز، رباط محل جوشکاری زانو، آرنج، مچ، قوزک، بندانگشت تقاطع، بافت متقاطع شیرازه، فنر
کار سختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) انع، راه صعبالعبور، اعمال شاقه، امتحان، آزمایش، مسئله، معضل، معما هفتخوان رستم، شقالقمر، مأموریت پیچیده، مأموریت غیرممکن، سهل
کاملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت تکمیل، درست، تام، تمام، پایانیافته، بهتماممعنا، یکجا، تمامعیار، کامل (دارای کمال) مفصّل، مشروح، باذکر جزئیات، طویل [کلام] بهسزا، صحیح، قرص، بی
کاملاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، تماماً، بهکلی، کلاً، یکسر، یکسره، سربهسر، دریکنوبت، تماموکمال، تاماً، مطلقاً (مطلقا) پاک، سیر، بیکموکاست، بیکموزیاد سراسر، سرتاسر، یکبند
بسیارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد لی، زیاد، فراوان، بیشمار، بیحد، بیحدوشمار، کثیر، عدیده، متعدد، بیاندازه، افزون، مالانهایت، وافر مُفصّل، طویل [کلام] هنگفت، گران، فاحش بیشتر، عمده
طولانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد انی، دراز، بلند، کشیده، طویل، ممتد، بعید، دور بامسافت بسیار، باوسعت درازمدت، طویلالمدت، مدید، متمادی غرا، فصیح، مبسوط، گسترده، مطول، مفصل، مشروح، ط