غیرمنطقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال نامعقول، چرند، مزخرف، یاوه، لاطائل، مفت، پوسیده دلبخواه، اختیاری، قراردادی، اعتباری سفسطهآمیز، سفسطهمانند، حقنما دارای استدلال ضعیف، غ
چرند گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ند گفتن، بافتن، سرهم کردن، یاوه گفتن (بافتن)، منظوری نداشتن، حرف مفت زدن، معنی نداشتن
معنی نداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ل] معنی نداشتن، بیسروته بودن منظوری نداشتن، یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، سفسطه کردن
پچپچفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه صحبت طولانی، گپ، حرف مفت، ورور، سخن تند و ناشمرده
کلانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی [صفات ثروت]، بیحدوحساب، هنگفت، معتنابه بزرگ، وافر، فراوان بادآورده، مفت