مغناطیسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت س، آهنربا، سولنوید، آهنربای الکتریکی، ماگنت (مگنت) میدانمغناطیسی، شار مغناطیسی، القا (القای الکترومغناطیسی) آرمیچر کهربا، الکتریستۀ ساکن
مغناطیسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت س، آهنربا، سولنوید، آهنربای الکتریکی، ماگنت (مگنت) میدانمغناطیسی، شار مغناطیسی، القا (القای الکترومغناطیسی) آرمیچر کهربا، الکتریستۀ ساکن
قطبنمافرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت نما، مغناطیس جهات قطبنما: شمال، شرق، جنوب، غرب، خاور، باختر، مشرق، مغرب، شمال (شرقی، غربی)، جنوبِ (شرقی، غربی) قبله، کعبه، مکه، مکان مقدس
جاذبهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت جاذبه، جلب، ربایش، کشند کشش مغناطیس▼، قوۀ جاذبه، گرانش شارم، کرشمه، جذابیت، کاریزما، اغوا، محبوبیت، زیبایی ترغیب، انگیزش محرک، انگیزه، موجب نیروی سا
جاذبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت جاذب، جذبکننده، رباینده، کششی مغناطیسی جالب، جلبکننده، جالبِ توجه، جذاب، گیرا، باحالت، بامزه، انگیزنده، برانگیزنده، مهیج، دوستداشتنی، زیبا جاذب ن
کششفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت کشش، کشیدن، جذب، القا جلب، جاذبه چیز کشنده، لکوموتیو، اسب تریلر، یدککش، موتور دیفرانسیل جلو، اسبدرشکه، مغناطیس چیز کشیدهشده:قطار، تریلر، کفی، یدک،